گفت: دیروز یکی از انقلابیون پشیمان در دانشکده علوم پزشکی اصفهان گفته است، به جای اینکه موسوی و کروبی را بگیرید، بروید اسیدپاشها را دستگیر کنید!
گفتم: این دو موضوع چه ربطی با هم دارند؟! حتما ایشان اسیدپاشها را
میشناسد و تعجب میکند که چرا دستگیر نشدهاند! باید به این مدعی اصلاحات
گفت؛ اگر اسیدپاشها را میشناسی چرا آنها را معرفی نمیکنی که دستگیر
شوند؟!
گفت: وقتی حرف تازهای ندارند برای خالی نبودن عریضه آسمان و ریسمان را به هم میبافند! که بعله! ما هم حرفهایی بلدیم!
گفتم:
یارو رفته بود پشت تریبون که سخنرانی کند ولی هرچه زور میزد و به مغزش
فشار وارد میکرد، حرفهایی که به او سفارش داده بودند را به خاطر
نمیآورد. یکی از همراهانش که در سالن نشسته بود، با اشاره پرسید، موضوع
چیه؟ و یارو یواشکی گفت؛ حرفهایی را که سفارش کرده بودی یادم رفته، همراهش
گفت؛ مرد حسابی! پایین آمدن که یادت نرفته، از پشت تریبون بیا پایین
آبروریزی نکن!